راه رفتن نازنین زهرا
روز جمعه عمه های نازنین اینجا بودن و نازنین خانم حسابی بازی و شیطنت کرد........شب هم میخواست همراهشون بره نمیدونست چجوری بای بای کنه جیغ میزد و دست تکون میداد.این روزا هم دیگه خیلی گاگله نمیکنه بیشتر راه میره.اینقدر راه رفتنش بامزه هست که خدا میدونه البته هنوز درست نمیتونه ولی خوبه.دیروز کیف خونه سازیهاشو انداخته بود دستش و بای بای میکرد یعنی میخواست بره دده.این روزا یاد گرفته میگه من.هر چیزی که بخواد یا نخواد -بخواد بیاد بغل من همش میگه من.ما شا الله خیلی باهوشه البته نمیدونم شاید همه بچه ها تو این سن همین طور باشن .حتی بعضی از چیزارو که هنوز ندیده تشخیص میده که چیه.
نویسنده :
بابا و مامان
15:18